مهارت حل مسئله
مهارت حل مسئله
جامعه و دنیایی که در آن زندگی می کنیم پر است از مسائل مختلف به جزء جدایی ناپذیر از حیات بشر است .حل کردن مسائل و مشکلات پیش رو از زمان انسانهای اولیه دغدغههای اساسی بوده است. انسانها از سال ها پیش مسائلی مانند چگونه غذا تهیه کنم؟ چگونه گرم شوم؟ چگونه زنده بمانم؟ و… را پیش روی خود می دیدند. مهارت حل مسئله سبب بقای فرد و نسل او است.
حل مسئله چیست؟
حل مسئله یکی از مهارت های زندگی است چه فرآیندی رفتاری- شناختی به حساب می آید و انسان به کمک آن می تواند راه حلهای درست و منطقی برای مسائل روزمره کند. یک انسان همواره مشغول حل مسائلی مانند مسائل مالی، شخصی، ارتباط دو طرفه، مسائل زناشویی، مسائل خانوادگی، مسائل اجتماعی… است. ضرورت دانستن مهارت حل مسئله اهمیت آن در زندگی را مشخص میکند.
مهارت حل مسئله چه کمکی به ما میکند؟
افرادی که می توانند به درستی مسائل خود را حل کرده و راه حلی درست برای آنها پیدا کنند دارای اعتماد به نفس بیشتری هستند. آنها همواره مسائل و مشکلات را حل و فصل کرد ه و به مرور به این باور می رسند که توانایی و اعتماد به نفس بالا در عرصه زندگی دارند.
این گونه افراد اضطراب کمتری دارند و در زمان مواجهه با مشکلات به خوبی استرس خود را مهار می نمایند.
افرادی که توان حل مسئله دارند به خوبی است مشکلات و چالش ها آمده و از مشکلات پیش رو فرصتی به وجود میآورند تا استعدادهای خود را شکوفا کرده و مهارتی جدید بیاموزند.
اینگونه افراد ذهن خلاق داشته و همواره به دنبال ایده های جدید هستند.
راهبرد های حل مسئله
طبیعی است که وقتی فردی دچار مسئله و مشکلی می شود استرس را تجربه کند. اما مقابله افراد با استرس متفاوت است. برخی افراد شدیداً پریشان و به هم ریخته میشوند، و بعضی دیگر با آن روبرو شده و مشکل را حل میکنند.
در مواجهه با مسائل سنگین، بعضی از افراد دچار افکار منفی می شوند به نحوی که منطق و قدرت حل مسئله از آنها سلب می گردد و برای مهار آن ممکن است به عواملی مانند پرخوری، سیگار و مشروبات الکلی روی بیاورند. چگونه افراد با مشکلات دچار مقابله ناسازگار می شوند.
در مواجهه با برخی از مشکلات شاهد رفتارهای هیجانی غیرموثر هستیم. گونه رفتارها منجر به حل مسئله نمی شود. مانند زمانی که سکوت می کنیم و مسئله را به عنوان موضوعی از ناشدنی میپنداریم. از مقابله با مسائل هیجان مدار محسوب می گردد. زیرا استوار بر هیجانات و احساسات است. ما شاهد مقابله هیجان مدار ناسازگارانه و مقابله هیجان مدار سازگارانه هستیم.
هدف مقابله هیجان مدار عوض کردن موقعیت و شرایط استرس زا است و تصمیمی بر حل مشکل وجود ندارد، مقابله هیجان مدار سازگارانه ترجیحاً همیشه بد نیست و گاهی هم لازم است.
در نوع مقابله مسئله مدار هدف این است که منجر به حل مسئله به صورت سازگارانه بیانجامد. برای حل مسئله تلاش و کوشش، برنامه ریزی، مشورت، جمع آوری اطلاعات و صبر و حوصله صورت می پذیرد. این نوع مقابله و حل مسئله مهارتی است که باید تمرین کرده و فرا بگیریم. در ابتدا باید فرایند حل مسئله را به خوبی بدانیم و با آن آشنا شویم.
فرایند حل مسئله
• داشتن نگرش مثبت به مشکل
افراد زیادی هستند که در زمان روبرویی با مشکلات و مسائل آن را غیر قابل حل و بزرگ می پندارند. تفکر نخستین مانع را برای حل مسئله پیش روی ما قرار خواهد داد. تصور آن که مسئله غیر قابل حل است انگیزه را در ما از بین میبرد. در صورتی که اگر به مسئله به چشم یک فرصت برای رشد و بلوغ اجتماعی نگاه کنیم، به استقبال آن می رویم و به جای آن که از آن فرار کنیم آن را حل می نماییم.
به خاطر داشته باشید که به وجود آمدن مشکل و مسئله نشانه بی کفایتی و ضعف شما نیست. به جای ایجاد افکار منفی برای فرایند تصمیم گیری آن را با افکار منطقی جایگزین کنید. چندین عامل هستند که می توانند در ایجاد نگرش مثبت به مشکلات به ما کمک کنند.
در صورت بروز افکار منفی آنها را یادداشت کنید.
افکار را پس از یادداشت بررسی نمایید و از آن ها درست هستند و با جایگزینی آنها با افکار مثبت چه نگرش و اثری به وجود خواهد آمد.
می توانید آزمایشی رفتاری انجام دهید. به مدت یک هفته خود را زیر نظر داشته باشید و فردی را شناسایی کنید که در زندگی خود مشکلی ندارد. آیا می توانیم فردی با این خصوصیت ها را پیدا کنید که هیچ مشکلی در زندگی نداشته باشد؟ چه تعداد از افراد اطراف شما بدون مشکل زندگی میکنند؟
مسئله و مشکل چیست؟
برای مقابله درست با مسائل و مشکلات ابتدا تعریفی صحیح از آنها داشته باشیم. باید برای خود تعریفی از مسئله داشته و بدانیم که چیست و به چه چیز خواهیم رسید. تعریف یک مسئله و مشکل چهار ویژگی دارد:
• عینی باشد
• اختصاصی باشد
• قابل سنجش باشد
• دست یافتن به هدف امکان پذیر باشد
به عنوان مثال دانش آموزی با درس ریاضی مشکل دارد. اگر بگوید که با ریاضی مشکل دارم، نتوانسته است به درستی مشکل خود را تعریف کند. اینگونه تعاریف مبهم هستند و نمی توانند منجر به کشف راه حل شوند. همانطور که گفته شد باید مسئله عینی و اختصاصی باشد. یعنی این دانش آموز باید بگوید که در کدام مبحث از ریاضی مشکل دارد. باید بداند که در کدام قسمت مشکل دارد و تعریف درستی از مشکل خود داشته باشد.
در مرحله بعد با تعریف مسئله به دنبال هدف خواهیم بود. هدف باید قابل سنجش بوده و رسیدن به آن امکان پذیر باشد. در مثال قبل هدف دانش آموز این است که از درس ریاضی نمره قابل قبول بگیرد تا معدلش افزایش پیدا کند.
باید بتوانیم نمره خوب و معدل در خواه را تعریف کنیم و بدانیم منظور از نمره خوب چیست؟ دقیقاً چه نمرهای برای موفقیت لازم است؟
نکته مهم در این زمینه آن است که باید بدانیم که هدف گذاری به گونهای باشد که امکانپذیر به نظر برسد. کسی که تا به حال نمره ریاضی او بالاتر از دوازده نبوده است نمیتواند به یکباره توقع گرفتن نمره ۲۰ داشته باشد. باید بدانید که این فرآیند تدریجی است و باید به مرور طی شود.
تولید راه حل
بعد از آنکه مسئله را به خوبی شناسایی کردیم باید در صدد ایجاد راه حل باشیم.
کیفیت راه حل در ابتدا زیاد مهم نیست. مهم این است که می توانیم دیگه بدهیم و راه حل های مختلف را یادداشت کنیم، بدون آنکه آنها را قضاوت نماییم.
در مرحله بعدی راه حل های ارائه شده را به طور اختصاصی بررسی میکنیم. مزایا و معایب هر کدام را نیز یادداشت کرده و به این نکته توجه میکنیم که چه مقدار توان اجرا شدن دارند.
در انتهای کار با توجه به مزایا و معایب راه حل مورد نظر را جهت تصمیمگیری درست انتخاب می نماییم.
در این مقاله به طور اجمالی سعی شد انواع راهبردهای حل مسئله بیان شود. راهبردهای هیجان مدار و مسئله مدار نه خوب هستند و نه بد. مهم این است که ما بتوانیم با توجه به موقعیت و شرایطی که در آن قرار گرفته ایم، متناسب با آن از آنها استفاده نماییم.
به یاد داشته باشید که در فرایند حل مسئله اصل مهمی به عنوان نگرش مثبت به مشکلات وجود دارد که باید به آن توجه شود و با عمل به آن می توان با اعتماد به نفس بیشتر به آن عمل نمود و از این مشکلات پلی برای کسب تجربه و قوی تر شدن ساخت.
اگر به یک مشکل به عنوان یک فرصت نگاه شود و نه تهدید، سبب خواهد شد که در این چالش پیش آمده بسیاری از توانایی های فردی ما شکوفا گردند که این مهارت ها در آینده نیز ثبت خواهند شد که زندگی ما کیفیت بالاتری پیدا کند.
بسیاری از مشکلات با تلاش و استفاده عاقلانه است مهارت های حل مسئله، قابل حل هستند. اما باید به این نکات نیز توجه کنید که در زندگی پیچیده ممکن است با مشکلاتی رو در رو شویم که واقعاً راه حلی نداشته و غیر قابل حل هستند. باید در این شرایط آنها را پذیرفت و بدانیم که با بودن و یا نبودن این مشکل همچنان زندگی ادامه دارد.
بروز مشکلاتی مانند بیماری، معلولیت، شرایط بد اقتصادی، حوادث غیر مترقبه و مسائلی که شخص در آن دخالت نداشته و قادر به مهار آنها نیز می تواند فرصتی باشد تا ظرفیت ها و توانایی ما محکم خورده و در مواجهه با این گونه موارد استفاده از راهبردهای هیجان مدار سازگارانه میتواند کمک بزرگی به طی شدن روند زندگی کند. باید بتوانیم که بپذیریم.
البته باید به این نکته توجه کنید که همیشه نباید شرایط را پذیرفت و تسلیم شد. اگر با دقت به برخی از مشکلات دقت نماییم متوجه می شویم که هنوز هم راه حل هایی وجود دارد. افرادی هستند که سریعاً تسلیم شده و می پذیرند، این کار در واقع مزیت به حساب نمی آید و فرایندی است که فرد طی می کند تا شرایط را غیرقابل حل تر از گذشته نماید. پذیرفتن در همه شرایط نمیتواند گزینه مثبتی باشد زیرا در برخی از موارد می تواند ظلم در حق خود و دیگران به حساب آید .
اگر فردی نسبت به مریضی یکی از عزیزان بیتفاوت باشد و آن را بپذیرد، در صورتی که راه درمان وجود دارد، این امر ظلمی بزرگ به حساب خواهد آمد.
با تصمیم گیری صحیح و حل مسئله ناجی خود و عزیزانتان باشید.
درباره عرفان کیهانی نژاد
عرفان کیهانی نژاد متخصص دیجیتال مارکتینگ میباشد که اکنون در این وبسایت به مدیریت سئو و بهینه سازی این وبسایت پرداخته
سایر نوشته های عرفان کیهانی نژاد
دیدگاهتان را بنویسید