توصیه هایی برای پدر و مادر خوب بودن
توصیه هایی برای پدر و مادر خوب بودن
همه پدر و مادرها تمایل دارند که فرزندی موفق، خوش رفتار، توانمند و باهوش داشته باشند. آنها تلاش می کنند تا با استفاده از تجربه اشخاص معتمد، مشورت با بزرگترها و مشاوره متخصصین مدیریت مناسبی در پرورش کودک داشته باشند. نخستین گام در پرورش یک کودک موفق پدر و مادری خوب بودن است. شایستگی پدر و مادر می تواند بنیانگذار سبک زندگی سالم در خانواده باشد.
فرزند پروری
مجموعه ای از دانش و مهارت های تربیت کودکان است به روشی که سازنده باشد و بدون تخریب توانایی ها و مهارت های کودک رشد پیدا کند و کودکانی مستقل و، مسئول و با اعتماد به نفس پرورش پیدا کرده و همچنین از رشد اخلاقی و اجتماعی مناسبی برخوردار باشند.
در اولین گام برای بزرگ کردن کودکان نیازمند یک نظام انضباطی هستیم تا بتوانیم قاطعانه به فرزندان بیاموزیم که مسئولیت رفتارها و پیامد آن را پذیرا باشند و همچنین به عقاید و نیازهای دیگر افراد نیز توجه کنند. چگونه رفتار و هیجانات خود را کنترل کند.
کنترل رفتار و قابل پیش بینی بودن ما و ثبات در رفتار بهتر می تواند کودک را هدایت کند.
انضباط قاطع به این معناست که اگر کودک رفتار ناشایست انجام دهد به طور مسلم رفتار کرده و ثبات در عمل داشته باشیم و به سرعت در مقابل رفتار انجام شده واکنش نشان داده و به او بیاموزیم تا رفتار بهتری داشته باشد.
قبل از اینکه این رفتار قاطعانه موثر واقع شود باید محیط و شرایط امیر برای رشد و شکوفایی کودک فراهم شود. مکانی به دور از خطر به همراه رسیدگی و نظارت. در عین حال محیط باید برای کودک جذاب و آموزنده هم باشد.
در این محیط باید به خوبی تعامل برقرار شده و کودک بتواند جواب سوالات خود را دریافت نموده و بهتر بیاموزد. این حس تعامل و پاسخگویی شرایط را برای پذیرا بودن نصیحت و توقعات برآورده می کند. میزان انتظارات ما از کودک نیز نباید واقعبینانه بوده و فراتر از توان او نباشد و همچنین کودک در معرض آسیب و آزار قرار نگیرد.
والدین می توانند در کودک پروری موفق باشند که به نیازها و سلامت روانی خود نیز دقت کنند. مدیریت رفتارهای کودک روندی طولانی و فراگیر است که نیازمند صبر، تحمل، خوش خلقی، اشتیاق و خلاقیت است.
پرورش فرزندان مطلوب از موفقیت های بزرگ زندگی افراد به حساب می آید. لازمه فرزند پروری مناسب آن است که والدین باید در کنار رسیدگی به خواسته ها و نیازهای فرزندان ،آنها را برای یادگیری رفتارها و مهارتهای مناسب فردی و اجتماعی نیز آماده کنند. در ادامه چند توصیه برای پدر و مادر بهتر بودن ذکر می گردد:
خوشایند تر نمودن فضای خانوادگی
پدر و مادر به همراه فرزند تشکیل یک خانواده هستهای میدهند. در گذشته خانواده ها در حالت گسترده تری داشتند یعنی نسل های مختلف در کنار هم زندگی کرده و از هم حمایت میکردند.
کودکان وظایف و نقش های مشخصی را در خانه داشتند و مسئولیت پذیری به خوبی در آنها رشد پیدا می کرد. به دلیل تعاملات بیشتر اعضای خانواده مهارتهای ارتباط و کنترل تنش آموخته میشد.
برای خوشایند تر شدن محیط خانواده به دستورات زیر دقت نمایید:
• زمانهای خاصی را برای کودکان در نظر بگیرید:
توجه داشته باشید که می خواهید در این زمان برای به وجود آمدن ارتباطی گرم و نزدیک با کودکانتان وقت بگذارید. فعالیتی را انتخاب نمایید که برای هردو تومان لذت بخش باشد. قرار دادن زمان های اختصاصی برای کودک، در اوحس ارزشمندی و عشق را زنده می کند. تفریح کردن در کنار یکدیگر باعث درک متقابل بین افراد می شود. کودک و والدین به ضعف ها، قدرت ها و شباهت های یکدیگر پی برده و احساس احترام نسبت به هم در بین آنها به وجود می آید. تفریح کردن در کنار هم به پرورش کودک، ایجاد مهارت های ارتباطی مناسب، مهارت های اجتماعی، مسئولیت پذیری، قضاوت درست، داشتن انضباط و افزایش اعتماد به نفس منجر می گردد.
کودکان بسیار علاقمندند که همراه با پدر و مادرشان کار و فعالیتی را به طور مشترک انجام دهند. زمانی که کودک شما می آید و راجع به علایق، خواسته ها، آرزوها و برنامه هایش صحبت می کند حتماً با علاقه به حرف های او گوش دهید. رفتار و ارتباطات می تواند شما را به عنوان یک حمایت کننده مطرح نموده و کودک در این موقعیت می تواند به شما اعتماد کرده و احساس نزدیکی کند و تمایل دارد مسایل و مشکلاتش را با شما در میان بگذارد.
دقت نمایید در این زمان ها نباید توصیه و نصیحت های مستقیم داشته باشید زیرا این کار موجب می شود که کودک علاقه خود را به مطرح کردن مسائل با شما از دست بدهد.
دقت نمایید نزدیک بودن به کودک موجب خدشه دار شدن اقتدار شما نشود و باید حریم این کودک و والدین حفظ گردد.
همچنین از روش مقتدرانه بیش از حد و دستوری یک طرفه باشد پرهیز نمایید.
• مفهوم” دوستت دارم” را به کودک بیاموزید :
برای اینکه علاقه خود را به کودک نشان دهید روش های مختلفی وجود دارد. از دوست داشتن او و خوبی هایش جلوی افراد دیگر صحبت کنید. او را در آغوش گرفته و نوازش کنید. از جملات زیبا و محترمانه برای صدا کردن او استفاده نمایید. به او بگویید که از داشتنش افتخار می کنید.
به خاطر داشته باشید که عشق پدر و مادر به فرزند یک عشق بدون قید و شرط است و نباید خدشه ای بر آن وارد شود. هیچگاه نشان دادن عشق خود را به مسائل و شرایط دیگر منوط نکنید. به طور مثال نگویید که اگر نمرات خوب نشود تو را دوست ندارم.
تنها رفتار کودک را تایید یا رد نمایید مثلاً به او بگویید که از این که وسایلش را جمع نکرده از دستش ناراحت هستید نه اینکه چون آنها را مرتب نکرده پسر بدی است.
• برقرار کردن ارتباط خوب و موثر:
ما به کسی علاقه پیدا می کنیم که ارتباط خوبی با ما داشته باشد، از دستورات کسی اطاعت خواهیم کرد که او را دوست داشته باشیم. اگر خواهان این هستید که فرزندانتان به دستورات شما عمل کنند و ارزشهای اخلاقی شما را بپذیرند باید ابتدا با آنها ارتباط خوبی برقرار کنید.
باید به کودک کمک کنید که احساس توانمندی کند. کودک برای پیدا کردن حس قدرت ممکن است راه های نامناسبی را پیدا کند در صورتی که شما راه مناسبی برای توانمندسازی کودک پیدا نکنید. از راههای مناسب برای توانمند سازی کودک می توان به موارد زیر اشاره کرد:
* از کودک خود مشورت کرده و به او اجازه انتخاب دهید در محاسبه مخارج شما یاری دهد.
* خرید و پخت و پز را به او واگذار کنید.
*حتی یک کودک ۳ ساله هم میتواند در شستن ظرف های پلاستیکی کمک کرده و یا کفش هایش را سرجایش قرار دهد.
در بیشتر مواقع کارها را خودمان انجام میدهیم زیرا سریع تر و بی دردسر تر است. در این شرایط است که کودک احساس بی ارزشی می کند. کودک پیامدهای طبیعی و واقعی انجام کار را تجربه کند. دخالت های بیجای پدر و مادر باعث می شود که کودک تجربه واقعی و مواجه شدن با نتایج طبیعی را تجربه نکند. وقتی زمینه را برای مشاهده نتایج کار فراهم میکنیم تجربه های جدید به کودک اضافه می شود.
از راههای دیگر توانمند سازی واگذاری مسئولیت های کوچک فرزند است. این مسئولیتها نباید طولانی مدت و یکنواخت باشد هر چند وقت یک بار مسئولیت ها را تغییر دهید تا دل زدگی ایجاد نشود.
سبک زندگی سالم با مهارت های ارتباطی در خانواده
محیط خانواده باید کانون محبت، توجه و احترام اعضای خانواده به یکدیگر باشد. فرزند در محیط خانواده باید احساس امنیت کرده و رفتار های پدر مادر را الگوی خود قرار دهد. نحوه ارتباط با فرزند و اعضای خانواده می تواند یک مهارت مهم باشد در ادامه تعدادی از آنها اشاره می کنیم:
• از لحظاتی که با فرزندتان هستید استفاده نمایید
مقدار اعتماد به نفس کودک شما تحت تاثیر کیفیت زمان هایی است که با او می گذرانید مقدار و کمیت این زمان. در زندگی های پرمشغله امروز اکثر پدر و مادرها به فکر انجام امور در آینده مشغله های روزمره هستند توجه کمتری صحبتهای فرزند داشته و کمتر به او توجه می کنند. تظاهر می کنند که به حرف های آنها گوش می دهند. بدتر اینکه تلاش فرزند برای ایجاد ارتباط را نادیده میگیرند.
اگر زمان های مفیدی را به طور مستمر به اختصاص ندهیم به مرور زمان شاهد ناهنجاریهای رفتاری در او خواهیم بود.
حتی بروز یک واکنش منفی در مورد رفتار و ارتباط کودک بهتر از آن است که به او بی توجهی شود. توجهی به کودک و نادیده گرفتن آن ادامه ارتباط را متوقف می نماید.
در یک ارتباط فعال و پویا سعی نمایید شنونده خوبی باشید. هر زمان که کودک شما حرف میزند به دنبال یافتن پاسخ مناسب نباشید به او نگاه کنید و با حرکات سر نشان دهید که توجه شما به اوست.
کلام کودک را با پرسیدن سوال های متعدد قطع نکنید زیرا این کار اشتیاق او را برای حفظ ارتباط را افزایش می دهد. واکنش های ناشی از زبان بدن شما به کودک می فهمند که شما به صحبت با او علاقه مند هستید. به طور مثال برقراری ارتباط چشمی، خمیازه نکشیدن، به ساعت نگاه نکردن و… نشان می دهد که صحبت های او برای شما اهمیت زیادی دارد.
صحبت های کودک را خلاصه کرده و به او بازخورد بدهید انجام این کار به او می فهماند که برداشت شما از صحبتهای او صحیح بوده است یا خیر. دقت نمایید در زمان خلاص کردن حرفهای کودک نظرات و قضاوت های شخصی خود را وارد نمایید.
• حفظ آداب و رسوم خانوادگی
به سنت ها توجه کرده و تقویت آن ها می تواند فضای خانواده را خوشایندتر کند. برگزار کردن مهمانی های خانوادگی در روز های تعطیل می تواند حس صمیمیت را افزایش دهد. میتوان اوقاتی را به طور منظم برای جمع شدن و صحبت کردن اختصاص داد. در این شرایط توجه کودکان به روابط و فعالیت های میان جمع جلب شده و به صحبت کردن در مورد خود نیز تشویق خواهند شد.
• در محیط خانواده قوانین و ساختار داشته باشید
ایجاد قوانین و رعایت کردن آنها عملکرد اعضای خانواده را تقویت می نماید. قوانین باید ساده، روشن و قابل انجام باشند. باید از وضع قوانین سخت و دست و پاگیر پرهیز شود. قوانین باید منصفانه باشند. وجود قوانین باعث می شود محیط خانواده برای کودک به اعضا قابل پیش بینی بوده و از اضطراب کاسته شود.
با مشارکت و همکاری فرزندان قوانین شفاف و روشن را در خانه وارد نمایید و حدود انتظارات خود را مبنی بر ممنوعیت ها و الزامات طرز واضح و روشن نمایید. این قوانین می توانند مانند لزوم مسواک زدن پیش از خواب، خوابیدن در ساعت مشخص، فوتبال بازی نکردن در اتاق و… باشد.
قانون گذاری های صحیح و پیگیر بودن پیامدهای رعایت یا عدم رعایت آن از بروز مشکلات رفتاری در کودک جلوگیری به عمل می آورد و به سمت قانونمند شدن پیش خواهد رفت.
• از زمان غذا خوردن برای ارتباط با فرزندان استفاده کنید
میل کردن وعده غذا در حالی که اعضای خانواده یک جا جمع شده اند بسیار ارزشمند است. مانند دیگر کار ها برای این نکته هم برنامه ریزی نمایید. همه دور یک سفره جمع شده و تلویزیون را خاموش کنید و حتی المقدور تلفن و تماس ایران نیز پاسخگو نباشید. اگر به دلیل مشکلات این امر همیشه میسر نبود حتماً روزهایی در هفته را برای این کار خالی بگذارید.
انجام این کار را بسیار جالب جلوه دهید و از اعضای خانواده برای مهیا کردن شرایط آن مشارکت بخواهید. در این زمان احساس مسئولیت و شرکت در یک کار گروهی ایجاد و تقویت می گردد.
• ارتباطات دستوری را به حداقل برسانید
آمار و ارقام بیان از این نکته دارد که روزانه پدر و مادر ده ها بار از فرزندانشان درخواست هایی دارند و عجیب است که گوش فرزندان از حرفهای پدر و مادر پر است. به جای آنکه به طور مرتب گله مند باشید و یا از دید فرزندتان غروب به نظر برسید، این مهارت را پیدا کنید که درخواست خود را با لحنی مودبانه، در زمانی مناسب و به صورت امری بیان کنید تا احتمال فرمانبرداری و همکاری در فرزند شما افزایش یابد و همچنین ارتباط سالم تری بین شما برقرار گردد. دستورات باید به صورت شفاف، روشن و کوتاه باشد.
• مستبد نباشید و به فرزندان به اندازه مشخص آزادی بدهید
والدینی که برخوردی قاطع و اطمینان بخش دارند، ضمن دادن آزادی به فرزندان برای آنها قوانین روشنی نیز وضع می کنند. آنها متناسب با قوانین وضع شده، دلایل شفاف و قابل فهم نیز ارائه می دهند. این والدین حس اعتماد به نفس و مسئولیت پذیری را در فرزند خود تقویت می نمایند.
والدینی که مستبد و خودکامه هستند خواستار این هستند که اطاعت بی چون و چرا از فرزندان شاهد باشند لزومی نمیبینند که برای این دستورات دلیلی ارائه دهند. این افراد گاها در برابر نافرمانی ها تنبیه های شدیدی را در نظر میگیرند. فرزندان این افراد اعتماد به نفس و استقلال کمتری دارند.
ارتباط میان والدین و فرزندان مخصوصاً در دوران نوجوانی باید رابطه ای دو طرفه و پویا باشد و پدر و مادر باید به جای اعمال قدرت و دستور یا نصیحت های بیش از حد شرایطی را فراهم کنند تا فرزندان هم در مورد امور خانوادگی به طور فعال بحث و شرکت داشته باشند تا با همفکری به نتیجه مورد نظر برسند. اما باید بیاموزند که تصمیم گیری نهایی و مسئولیت اصلی بر عهده پدر و مادر خواهد بود.
• خودتان الگوی مناسب باشید
برای فرزندانتان الگو باشید و زمانی که از او انتظار دارید که کاری را انجام دهد ابتدا باید خود به آن کار بپردازید.
در هنگام گفتگو احترام طرف مقابل را رعایت کنید و با او مهربان باشید و امور خانه را بدون شکایت و غر زدن به انجام برسانید تاب کودک نیز یاد گرفته و چنین برخوردی از خود بروز دهد.
بخش عظیمی از یادگیری کودک و شکل گیری رفتار آن از راه مشاهده رفتار والدین صورت میگیرد.
• دیگر اعضای خانواده را تحقیر نکرده و از بی احترامی بپرهیزید
تلاش نمایید فضای منزل فضایی بانشاط، شاداب و پر از انگیزه باشد. به طور جدی از هرگونه روابط غیر دوستانه، نزاع، درگیری، مجادله، تحکم، تحقیر و تهدید دوری نمایید.
هرگونه فضای عاطفی ناخوشایند و روابط متشنج و اهانت، سبب ترس و اضطراب فرزندان شده و آن ها را از خانواده دور می کند. در این گونه محیط ها مشکلات رفتاری بیشتری از کودک سر میزند.
در جملات و گفتار خود سعی نمایید از کلمه من در شروع استفاده نمایید پیام هایی که حاوی کلمه تو می باشد در طرف مقابل احساس سرزنش و توبیخ ایجاد می کند. در این زمان است که کودک حالت تدافعی پیدا میکند و با آوردن بهانه و دلیل، حق را به خود داده یا بر گردن دیگری می اندازد .عنوان مثال می توانید به جای این که از فرزند و همسر خود بپرسید: تو چرا هر روز دیر به خانه میرسی؟ اینگونه بگویم که: من خیلی نگران میشوم وقتی دیر می آیی.
• در ارتباطات کلامی متکلم وحده نباشید، مکالمه دو طرف باشد
شاید جزو افرادی باشید که در هنگام صحبت کردن فقط بر موضوع مورد نظر خود متمرکز میشوند و به طور مداوم صحبت می کنند .بهتر از خود آگاهی بیشتری داشته باشید و به جای تکلم بی وقفه با کلمات سوالی مانند چگونه، و چه زمان فرزندتان را تشویق به صحبت کردن نمایید. با این کار به فرزند و اطرافیان خود خواهید فهماند که نظرات آنها هم برای شما مهم است. سوالاتی که پاسخ بله یا خیر دارند از کودکان خود نپرسید زیرا کودکان دوست دارند پاسخی بدهند که سوال کننده خوشحال شود.
• احساس و نظر خود را به صورت مثبت بیان کنید
اگر جزو افرادی هستید که در مقابل مشکلات ساکت می مانند، بدانید که به تدریج مستعد این می شوید که احساس رنجش و آزردگی خود را بصورت حملات خشم انفجاری نمایان کنید. بهتر است احساس و نظر خود را با آرامش بیان کنید و به جای حمله به نظرات و شخصیت فرزندتان، نظر و عقیده خود را با زبانی ساده به او اعلام نمایید. سعی کنید دنیا را از زاویه دید کودک ببینید در این صورت است که پذیرش بهتری نسبت به خیلی از مسائل خواهید داشت.
• دنبال مقصر نباشید راه حل پیدا کنید
با مشکلی مواجه می شوید به جای آن که انرژی و زمان خود را با گشتن دنبال مقصر ازبین ببرید راه حل های موثر مشکل بیندیشید. صبح فرزند شما در زمان مقرر از خواب بیدار نمی شود. شما با داد و بیداد به همسرتان می گویید: دیشب موقعی تلویزیون دیدن صدا را زیاد کردی و نگذاشتی که او بخوابد. با گفتن این جمله نه تنها مشکل حل نمی گردد بلکه مشکل جدید ارتباطی با همسر ایجاد می گردد. این روش را به کودک خود آموزش ندهید و به جای متهم کردن محیط بهتر است به کودکتان کمک کنید تا زودتر حاضر شده و به مدرسه برود.
• از تعمیم دادن های مبالغهآمیز دوری کنید
بعضی از افراد هر رویداد منفی که به وجود می آید آنرا به چشم شکستی تمام عیار و دائمی تلقی می کنند و دائما از کلماتی چون هرگز، همیشه استفاده می کنند. این روش برخورد باعث می شود که کودک احساس درماندگی و اضطراب کند و روابط دو طرف دچار خدشه گردد. ممکن است پدری با دیدن نمره پایین در کارنامه کودک او را همیشه تنبل و کودن خطاب کند که کاری بسیار اشتباه است به جای این کار بهتر است از نمرات بالای او در درس های دیگر تقدیر کرده و سپس با آرامش نکات منفی پرداخت.
این روش به کودک می آموزد که در هر شرایطی باید نقاط قوت را در خود مد نظر داشت.
• در زمان مشکلات به مسائل گذشته باز نگردید
برخی از افراد در هنگام مواجهه با مشکلات جدیدی که پیش می آید به یادآوری مسایل قبلی می پردازند و مشکلات و تعارض های قدیمی را به میان میکشند. این کار سبب می شود که مشکلات فعلی پیچیده و غیرقابل حل به نظر برسد. توجه داشته باشید که زمان حال سرمایه اصلی شماست و نباید با پرداختن به گذشته آن را از دست بدهید. به عنوان مثال مادری متوجه می شود که کودکش شیر را روی میز ریخته. در این شرایط می تواند دو نوع برخورد داشته باشد:
• تو همیشه دست و پاچلفتی هستی. باز هم بی دقتی کردی.
• بیا باهم میز را تمیز کنیم. بیا بررسی کنیم تا بفهمیم چه عاملی باعث شد که شیر روی میز بریزد. آهان فهمیدم دلیل آن وجود اسباب بازی های تو روی میز است. اببازیهای خود را روی میز غذاخوری نیاور تا هم چنین اتفاقی رخ ندهد.
• به خود و فرزندتان برچسب نزنید
برچسب زدن به دیگران نوعی از سبک تفکر همه یا هیچ است. اگر به جای اینکه بگویید اشتباه کردم اینگونه بگویید که: پدر یا مادری ناتوان هستم، شما در حال برچسب زدن و روشی غیر منطقی هستید. زیرا شخصیت شما با رفتاری که انجام داده اید تفاوت دارد. همیشه برچسب زدن سبب خشم، دلسردی، اضطراب و کاهش اعتماد به نفس است. به طور مثال به فرزند خود می گویید: چرا مثل احمقها لباس پوشیده ای؟ من بی عقل به حرف تو اعتماد کردم.
• ذهن خوانی نکرده و شتابزده نتیجه گیری نکنید
برخی از پدر و مادرها فکر می کنند که همیشه میدانند در ذهن کودک چه میگذرد بر اساس این فکر توجه به کلام کودک رفتاری از خود نشان می دهند که فرزندشان در موضع دفاعی قرار گیرد. در این مثال کودک در مورد معلم مدرسه پدرش صحبت می کند:
کودک: امروز در سالن مدرسه با معلم….( ناتمام می ماند)
پدر: باز چه دسته گلی به آب دادی؟ من از دست شیطنت های تو چیکار کنم؟
کودک: من می خواستم بگویم که معلم از اینکه دیروز گورا در مسیر سوار ماشین کردید از شما تشکر کرد و سلام رساند.
• باید های زیاد و دردسر ساز
برخی از والدین توقع دارند که اوضاع همیشه آن طوری که آنها دوست دارند پیش برود. آنها سعی میکنند با وضع باید ها و نباید های بیشمار در فرزندان خود انگیزه ایجاد کنند و یا احساس مسئولیت به وجود بیاورند در حالیکه این روش نتیجه این چنین خواهد داشت.
باید به بزرگترها احترام بگذاری. باید درس هایت را بخوانی. باید همیشه اتاقت و مرتب باشد. باید معدل بیشتر داشته باشی و…
در زمان وضع باید های بیشمار کودک اجازه این را ندارد که متوجه شود کدام دستور از اولویت بیشتری برخوردار است. کودکان به دستورات مکررعادت کرده و حساسیت آنها به انجام دادن خواستههای والدین ناخودآگاه کاهش پیدا می کند. پدر و مادر احساس می کنند که کودک در حال لجبازی با آنهاست و از این تمرد عصبانی و دلخور می شوند. آنها گمان می کنند که باید برای انجام خواسته ها سخت گیری بیشتر از قبل اعمال نمایند. شیوه همه اعضای خانواده را، خسته، عصبی و دل آزرده می کند بدون آنکه نتیجه مثبتی به بار بیاورد.
• از رفتار اشتباه انتقاد کنید نه از شخصیت او
انتقاد از شخصیت و ویژگی های اخلاقی کودک احساس بسیار بدی را در او به وجود میآورد. انتقاد باید سازنده باشد ونیز رفتار کودک را باید مورد انتقاد قرار دهد و نه شخصیت او را. باید به کودک بفهمانیم عملی که انجام داده است اشتباه است اما شخصیت او نزد ما همچنان محترم است. کودک معمولا بعد از کار اشتباه احساس گناه می کند و خود را شایسته تنبیه می داند در صورتی که اگر عملکرد او نقش شود و برای جبران آن راه حلی ارائه شود اشتباه خود را خواهد پذیرفت. اگر با بیان صفتهای ناشایست به کودک توهین کنید عمل اشتباه و زشت خود را توجیه شده میداند و در مقابل والدین موضع گیری می کند.
به طور مثال اگر به فرزند بگوییم تو فرزند تنبل و درس نخوان ای هستی. احساس خواهد کرد که فردی ناتوان است و دیگران نیز او را فردی ناتوان می دانند و برای دیگر امید و انگیزه ای باقی نمی ماند تا دوباره تلاش کند.
• بها دادن به ارتباط غیر کلامی
علاوه بر ارتباط کلامی و صحبت کردن با دیگران ارتباط غیر کلامی دیگری هم وجود دارد که شامل لحن گفتار، استفاده از ایما و اشاره، حرکت چشم ها، حالت های صورت و حرکات و ژست های بدنی می شود. ارتباطات غیر کلامی می تواند درک و نحوه انتقال پیام را راحتتر کند و به اعتقاد خیلی از افراد ارتباط غیر کلامی حس درون ما را به دیگران بهتر انتقال می دهد. اگر شما سخت کرده و با چشمان خیس نشسته باشید هیچکس حرف شما را مبنی بر اینکه خوشحال هستید باور نمی کند و با ارتباط غیر کلامی شما بیشتر ارتباط برقرار کرده است.
• هماهنگی پیامهای کلامی و غیرکلامی
اگر پیام های کلامی و غیرکلامی ما با هم همسو نباشند تفسیر و برداشت طرف مقابل دچار تناقض می شود. این امردر کودکان نیز اهمیت بسیاری دارد. زیرا درک کودکان از موضوعات اطراف عینی است. کودک هنوز تبحر و مهارت فهم مسائل انتزاعی را به دست نیاورده است بنابراین در ارتباط برقرار کردن با کودک به واضح بودن پیام و کلام توجه ویژه داشته باشیم.
اگر در زمان دیدن نامرتبی اتاق فرزندتان با حالتی تمسخرآمیز به او بگویید: دستت درد نکنه. کودک گیج خواهد شد معنای واقعی صحبت شما را نخواهد فهمید.
اگر کودک سه ساله شما حرف زشتی را بیان کرد و شما به او بگویید آفرین چشمم روشن چه حرف هایی یاد گرفتی. کودک شما نخواهد فهمید که حرفش ناپسند بوده است و نباید آن را تکرار کند.
این نکته دقت داشته باشید که برای داشتن زندگی سالم علاوه بر تغذیه سالم کودک،تربیت و نحوه برخورد صحیح هم از عوامل رشد و پیشرفت کودک شماست.
سبک زندگی سالم تمامی جوانب زندگی یک فرد را شامل می شود. زمانی که شما یاد میگیرید پدر و مادر خوبی باشید، این کار شما تضمین کننده رشد و شکوفایی فرزندتان در آینده خواهد بود. فرزندانی که توسط شما تربیت می شوند خود در نقش پدر، مادر، معلم، همسر، همشهری، همکار، خواهر، برادر و… خواهند بود و نقش موثر در تربیت نسل های آینده خواهند داشت.
زندگی سالم از محیط خانواده و توسط پدر و مادری شایسته آغاز می شود. پدر و مادران خوب اولین آموزگارانی هستند که میلیون ها نفراز افراد جامعه را خواسته یا ناخواسته هدایت می کنند.
علاوه بر موارد مطروحه به این نکته هم توجه فرمایید که یک پدر و مادر خوب باید رفتار و سبک زندگی خود را در جهتی سالم و استاندارد هدایت کنند و هر روز خود را در زمینه های مختلف آگاه تر و عالم تر نمایند. آگاهی بیشتر می تواند تربیتی آگاهانه به همراه داشته باشد.
از یادگیری و مطالعه هرگز غافل نشوید.
درباره عرفان کیهانی نژاد
عرفان کیهانی نژاد متخصص دیجیتال مارکتینگ میباشد که اکنون در این وبسایت به مدیریت سئو و بهینه سازی این وبسایت پرداخته
سایر نوشته های عرفان کیهانی نژاد
دیدگاهتان را بنویسید